دکتر علینقی منزوی (زادهٔ ۲۳ تیر ۱۳۰۲ در سامرا – درگذشت ۲۷ مهر ۱۳۸۹ تهران) مؤلف، مورخ و مدرس بود. منزوی به همراه برادرش احمد منزوی از کتابشناسان ایران بهشمار میروند.
علینقی منزوی افزون بر تألیف کتابها و مقالههای متعدد، مدتها در تألیف لغتنامه دهخدا با علیاکبر دهخدا و محمد معین همکاری میکرد و چند سال در مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در تهران به تحقیق مشغول بود و در آنجا عضویت افتخاری داشت.
زندگینامه دکتر علینقی منزوی کارنامه فرهنگی دکتر علینقی منزوی
علینقی منزوی در سال ۱۳۰۲ خورشیدی در خانوادهای روحانی در شهر سامرا در عراق به دنیا آمد. او بزرگترین پسر از چهار پسر آقا بزرگ تهرانی، دانشمند و عالم شیعی و مؤلف کتاب الذریعه بود که از مهمترین دانشنامههای کتابشناختی شیعه بهشمار میرود.
تحصیلات حوزوی را در سامرا و نجف نزد اساتیدی چون میرزا حسن موسوی بجنوردی و میرزا باقر زنجانی و موسی خوانساری و میرزا محمد تهرانی عسکری به پایان برد. در نجف به پدر در تدوین کتاب الذریعه یاری رسانید و سه جلد آن را منتشر کرد. در زمان جنگ جهانی دوم به تهران آمد و در سال ۱۳۲۶ لیسانس معقول، در سال ۱۳۲۹ لیسانس دانشسرای عالی، در سال ۱۳۳۰ لیسانس قضایی دانشکده حقوق دانشگاه تهران را اخذ کرد. او در سال ۱۳۳۷ موفق به دریافت درجه دکتری در رشته الهیات از دانشگاه تهران شد و در سال ۱۳۵۱ دکتری فلسفه دانشگاه سن ژزف بیروت را نیز اخذ کرد.
در سال ۱۳۲۵ با سمت دبیر در دبیرستان مروی به خدمت دولت درآمد و از ۱۳۲۷ در جنب آن به همکاری با علی اکبر دهخدا مشغول شد. همکاری منزوی با لغتنامه دهخدا پس از فوت دهخدا همچنان با جانشین وی، محمد معین تا زمان مهاجرتش در ۱۳۴۵ ادامه یافت. در تمام این مدت او جزو چهار نفر اول هیئت مقابله فرهنگ دهخدا بود.
در سال ۱۳۳۸ از وزارت فرهنگ به دانشگاه تهران منتقل شد. آخرین سمت او تا قبل از مهاجرت در سال ۱۳۴۵ در شعبه فوق لیسانس دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به جای معین بود. در همین سالها مجلدات ۴ تا ۱۸ الذریعه و چندین قرن از طبقات اعلام الشیعه را با زحمت بسیار و با همان حقوق معلمی به چاپ رساند.
منزوی در دوران نهضت ملی شدن نفت، به تأثیر از برادر کوچکترش، محمدرضا منزوی، و به همراه جلال آل احمد، که پسرخاله او بود، عضو حزب توده ایران شد. ستوان یکم محمدرضا منزوی (متولد ۱۳۰۸ ش) عضو سازمان نظامی حزب توده ایران بود که پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ دستگیر و یازده ماه زندانی شد ولی بهدلیل عدم کشف سازمان نظامی حزب توده تبرئه و آزاد گردید.
پس از کودتای ۲۸ مرداد، علینقی منزوی نیز دو بار به زندان افتاد، پس از آن هم با اینکه تنها به فعالیتهای فرهنگی اشتغال داشت، همچنان با تهدیدهای سازمان اطلاعات و امنیت (ساواک) رو به رو بود. سرانجام او در شهریور سال ۱۳۴۵ ایران را ترک کرد و به عراق و لبنان گریخت و به مدت ۹ سال در نجف و بیروت زندگی کرد. او تا سال ۱۳۵۴ در بیروت بود و در این سالها بقیه مجلدات الذریعه پدر را با همکاری برادرش احمد منزوی در تهران منتشر کرد.
در سال ۱۳۵۴ در دوره سفارت منصور قدر در بیروت، با پادرمیانی دوستان بانفوذ خود، پرویز ناتل خانلری و علی دشتی به تهران بازگشت. علی دشتی با منزوی سابقه دوستی و روابط فرهنگی داشت و از وی در تهیه کتاب بیست و سه سال در نقد تاریخ صدر اسلام کمک گرفته بود.
منزوی پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۵۵/۱۳۵۴ خود را وقف کار علمیکرد و به همکاری با «بنیاد لغتنامه» و یاری به ادامه انتشار تألیفات پدر خود ادامه داد. همچنین او دوباره در دانشکده ادبیات به تدریس پرداخت که تا سال ۱۳۶۰ ادامه داشت.
پس از انقلاب اسلامی ایران (۱۳۵۷) در سال ۱۳۵۹ علینقی منزوی دستگیر شد،[نیازمند منبع] یکی از اتهامات منزوی تألیف کتاب بیستوسه سال (کتابی انتقادی دربارهٔ زندگی محمد پیامبر اسلام) بود که بر اثر همکاری او با علی دشتی شکل گرفته بود. او در زندان نیز بیکار ننشست و دو جلد از کتاب تاریخی تجاربالامم نوشتهٔ ابن مسکویه را از عربی به فارسی ترجمه کرد.[۱]
او در سال ۱۳۶۰ از اتهام نگارش کتاب ۲۳ سال تبرئه شد، اما اتهام اصلی وی ترجمه و نقد کتاب درسهایی دربارهٔ اسلام، اثر ایگناز گلدزیهر از اساتید دانشگاه بوداپست در ابتدای قرن ۲۰ عنوان شد.
منزوی پس از آزادی از زندان با اینکه تا حد زیادی تندرستی خود را از دست داده بود، کار علمی و تحقیقی را از سر گرفت. او به همکاری با دائرةالمعارف بزرگ اسلامی پرداخت و در کنار برادر خود، احمد منزوی، چندین سال به کار و تلاش در این مؤسسه ادامه داد.
علینقی منزوی از سال ۱۳۸۴ پس از درگذشت همسرش به بیماری آلزایمر مبتلا شد و بدون کمک مستقیم و شبانهروزی دخترش دکتر پروین منزوی قادر به ادامه حیات نبود. او در روز سهشنبه ۲۷ مهرماه ۱۳۸۹ در سن ۸۹ سالگی در منزل خود در کوی سعادتآباد تهران درگذشت.
دکتر علینقی منزوی از نگاه دیگران